هاشم پدر عبدالمطلب،اسمش،عمرو العُلیَ.به او هاشم گویند،
لانه کسرالخبز وفتّه وبلّه بالمرق فجعله ثریداً،
ویا اینکه چون صدای شکستن استخوان حیوان برای اطعام به مردم،از خانه او ،می آمد.
هاشم از ماده هشم،به معنای خورد کردن استخوان است،هاشم وعبد الشمس دو برادر دو قلو هستند،که بعد از تولد آنها را از هم جدا کردند، هاشم در غزّه فوت کرد و در همانجا دفن گردید.
سفینه البحار،ج۱،ص۲۴.
لانه کسرالخبز وفتّه وبلّه بالمرق فجعله ثریداً،
ویا اینکه چون صدای شکستن استخوان حیوان برای اطعام به مردم،از خانه او ،می آمد.
هاشم از ماده هشم،به معنای خورد کردن استخوان است،هاشم وعبد الشمس دو برادر دو قلو هستند،که بعد از تولد آنها را از هم جدا کردند، هاشم در غزّه فوت کرد و در همانجا دفن گردید.
سفینه البحار،ج۱،ص۲۴.
- ۹۹/۰۱/۱۴