در روایتی از پیامبر اکرم صلوات الله علیه نقل شده است :که یکی از دشمنان انسان که از جن هست ابلیس و لشکریان او می باشند،که گاهی ابلیس به نزد انسان میآید و میگوید فرزند تو مرد و قصد او این است که ایمان تو را تضعیف کند تو در جواب بگو که انسان ها خلق شدند برای مردن و فرزند من هم با مرگ وارد بهشت شد ، و این کار یعنی ورود به بهشت باعث خوشحالی من است، و گاهی شیطان به نزد فردی می آید و به او می گوید: مال تو از بین رفت تو در جواب بگو خدا این مال را به من داد و بعد هم از من گرفت و زحمت دادن زکات هم از من برداشته شد، زمانی شیطان به نزد تو می آید و می گوید که مردم به تو ظلم می کنند و تو چرا ظلم نمیکنی؟ تو در جواب این وسوسه شیطان بگو کهدر روز قیامت کسانی که ظلم میکنند مواخذهمی شوند و کسانی که نیکوکار باشند مواخذه نمی شوند و گاهی شیطان به نزد انسان میآید و میگوید که چقدر کارهای نیک تو زیاد است! و هدف شیطان این است که تو دچارعجبو خودپسندی شوی در جواب بگو گناهان من بیشتر از احسان من می باشد، و زمانی شیطان پیش تو می آید و می گوید چقدر نمازتو زیاد است ،تو در جواببگو؛ غفلت من بیشتر از نماز من میباشد، زمانی شیطان می آید و می گوید که چقدر به مردم عطا و بخشش می کنی تو در جواب بگو که آنچه که از مردم میگیرم بیشتر از آن چیزی است که به آنها می دهم، زمانی که شیطان می آید پیش تو و میگوید که مردم زیاد به تو ظلم میکنند در جواب بگو که کسانی که من به آنها ظلم کرده ام بیشتر از کسانی است که آنها به من ظلم کردهاند، و زمانی که شیطان پیش تو بیاید و بگوید که چه قدر کار خوب انجام میدهی! تو در جوابگو گناهان من بیشتر است .
این راه های نفوذ شیطان بود که در این روایت به آن اشاره شده بود،
از طریق مرگ فرزند، مال، حق الناس، اعمال خوب، عطا و بخشش به مردم، نماز زیاد، رفتار مردم با انسان، ظلم مردم به انسان. و این امور که در جواب پیامبر اکرم راههای آن را به ما نشان داده است که در برابر هر یکی از وسوسه های شیطان ما چگونه جواب بدهیم و خود را از وسوسه های شیطان نجات بدهیم.
- ۹۹/۱۰/۱۱