راه‌نجات

علم‌حقیقی‌مثل‌آب‌چشمه‌دل‌‌وروح‌انسان‌رازنده‌وشاداب‌میسازد،وراه‌نجات‌انسان‌از‌تاریکی‌جهل‌دست‌یابی‌به‌چشمه‌آب‌حیات‌است.

راه‌نجات

علم‌حقیقی‌مثل‌آب‌چشمه‌دل‌‌وروح‌انسان‌رازنده‌وشاداب‌میسازد،وراه‌نجات‌انسان‌از‌تاریکی‌جهل‌دست‌یابی‌به‌چشمه‌آب‌حیات‌است.

پیام های کوتاه
  • ۰
  • ۰

شخصی از حضرت صادق علیه السلام  سوال کرد که آیا می شود به حضرت مهدی علیه السلام به لقب امیر المومنین سلام داد.حضرت فرمودند:نه

چرا که سلام دادن با لقب امیر المومنین اختصاص به حضرت علی علیه السلام  دارد.وهیچ کسی نه قبل از حضرت علی (ع) و نه بعد از او به این لقب نامیده نمی شود مگر کافر.آن شخص سوال کرد که چگونه باید سلام داد به حضرت مهدی(ع)، حضرت فرمودند:این جور باید گفت:السلام علیک یا بقیةَالله.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

روزی معاویه در خواست کرد که کسی را که سن زیادی دارد را به نزد او بیاورند.پس مردی را که سن او به 360 سال  می رسید را پیش معاویه آوردند.

اسم اوآمد بن لبد المعمر است .معاویه از او سؤال کرد که هاشم را دیده ای؟ او گفت بله. وگفت که هاشم مردی بلند قد ،دارای صورت زیبا و از صورتش برکت می بارید.

معاویه سوال کرد که امیّه را دیده ای؟ او گفت بله. امیه مردی کور بود ودر صورتش شوم وبدی ظاهر بود.معاویه پرسید، محمد را دیده ای؟ آن پیر مرد

گفت محمد کیست؟  معاویه گفت :رسول الله را می گویم.آن پیر مرد گفت :وای بر تو چرا نام حضرت رسول را با بزرگواری وبا عظمت نمی بری،همان طور

که خدانام حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) با عظمت یاد کرده است .و به او رسول الله گفته است.در ادامه معاویه از او خواست که چیزی از او بخواهد.آن پیر مرد از معاویه خواست که جوانی را به او بر گرداند. معاویه گفت که من نمی توانم.آن پیر مرد گفت که چیزی از امر دنیا وآخرت در دست تو نیست پس مرا بر گردان به همان جایی که آمدم.پس او را بر  گرداندند.معاویه در آخر جمله ای گفت: این پیر مرد در آنچه شما به آن رغبت ومیل دارید

زهد ورزیده و دل به آنها نبسته است.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

وقتی‌آن‌حضرت‌اموال‌بیت‌المال‌را‌بین‌مردم‌تقسیم‌میکرد،امر‌میکرد‌‌که‌ته‌آنرا‌آب‌وجارو‌

کنند،ومی‌فرمود؛یا‌صفراءُ‌غُرّی‌غیری،یا‌بَیضاءُ‌غُرّی‌غیری،(یعنی‌ای‌طلای‌زرد‌رنگ‌وای‌نقره‌سفید‌غیر‌مرا‌گول‌بزنید.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

روزی‌رسول‌خدا‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌به‌مجنونی‌عبور‌کرد،بعد‌سوال‌کردند‌که‌اوراچه‌

شده؟جواب‌دادند‌‌که‌او‌مجنون‌است.حضرت‌فرمودند،بلکه‌او‌بیمار‌است،ومجنون‌واقعی‌کسی

است‌که‌دنیا‌رابر‌آخرت‌ترجیح‌دهد.(مَن‌آثَرَ‌الدنیا‌علی‌الآخره).

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

۱.جن‌مومن‌که‌گاهی‌به‌کمک‌انسانها‌هم‌می‌آید،وشیطان‌نامیده‌نمی‌شود.

۲.جن‌کافر،‌که‌گاهی‌انسانهارا‌اذیت‌میکند،که‌به‌این‌قسم‌از‌اجنه‌شیطان‌گفته‌میشود.و

ابلیس‌هم‌از‌همین‌جنس‌است،ونقل‌شده‌که‌اگر‌کسی‌در‌خرابه‌یا‌در‌بیابانی‌احساس‌ترس

کرد،ویا‌از‌اجنه‌ترسید،اذان‌بگوید،واین‌دعارا‌بخواند:سبحان‌‌الذی‌جعل‌فی‌السماء‌نجوما

ورجوماً‌للشیاطین.......

واگر‌این‌جن‌کافر‌که‌به‌او‌شیطان‌گفته‌می‌شود،بسیار‌اذیت‌کننده‌وفریب‌دهنده‌باشد‌به‌او

مارد‌گفته‌می‌شود.

واگر‌این‌اجنه‌دارای‌قوه‌وقدرت‌زیادی‌باشند،به‌آنها‌عفریت‌گفته‌می‌شود،مانند‌جریان‌

آوردن‌تخت‌‌ملکه‌سبا‌که‌بلقیس‌بود‌که‌در‌ابتداء‌این‌عفریت‌می‌خواست‌آن‌تخت‌را‌بیاورد،

ولکن‌‌سر‌انجام‌این‌ماموریت‌به‌عاصف‌بن‌بر‌خیاء‌سپرده‌شد‌واو‌آن‌تخت‌را‌در‌کمتر‌از‌یک‌

چشم‌بهم‌زدن‌به‌نزد‌حضرت‌سلیمان‌حاضر‌کرد.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

در‌آیه‌اول:قل‌هوالله‌احد_توحید‌ذاتی

درآیه‌دوم:الله‌الصمد_توحید‌افعالی،یعنی‌خدا‌آن‌بزرگ‌وسیدی‌است‌که‌همگان‌در‌همه‌

امورات‌ودر‌همه‌کارها‌به‌قصد‌وتوجه‌می‌کنند.(الصمد:السید‌المصمود‌الیه).

درآیه‌سوم‌وچهارم:نفی‌صفات‌زائد‌ونفی‌صفات‌سلبیه‌می‌کند.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

اسم‌او‌جویبر‌است‌واز اهل یمامه‌بود و اسلام آورد‌(وحسن‌اسلامُهُ). و در تاریخ نقل شده است که مرد قد کوتاهی بود ،و در عین حال فقیر و برهنه و از قبیله های سودان بود.

پیامبر اکرم صلوات الله علیه به‌او جای داد و  نسبت به او ترحم می کرد و برای او غذا می برد، روزی پیامبر اکرم به جویبر فرمود؛ چه خوب است که ازدواج کنی تا بتوانی نیروی شهوت خود را حفظ کنی و به واسطه ازدواج با‌آن‌زن‌،توراهم بر امور دنیا کمک‌کند‌ و هم در‌امور‌آخرت‌تورا‌کمک‌کند،او‌گفت، ای رسول خدا چه کسی رغبت می کند به من و حاضر است به من زن بدهد در حالی که من نه حسبی دارم نه نسبی‌و‌نه مال و نه‌جمال‌وزیبایی، پیامبر اکرم فرمودند ،ای جویبر همانا خدای متعال به واسطه اسلام کسانی را که در جاهلیت شریف بودند و خود را با شرافت حساب می‌کردند و در جاهلیت خود‌راشریف حساب می کردند آنها را پایین آورد و به واسطه اسلام کسانی که در جاهلیت پست و پایین بودند،آنها را شرافت داد و بالا آورد و پیامبر به جویبر فرمود؛ که‌هیچ‌کس‌ از مسلمان‌ها بر تو برتری ندارد مگر کسی که با تقوا تر از تو باشد بعد به او فرمود، برو به نزد ابن لبید که او جایگاه بالایی در قبیله خود دارد، و به او بگو من فرستاده پیامبر خدا هستم‌و پیامبر می گوید، که دختر خودت را به نام زلفا به عقد من در بیاور .لبید‌به نزد رسول خدا آمد و به رسول خدا فرمود که ما دختر به هم تراز خود و هم کفوخود از انصار می‌دهیم .

پیامبر اکرم به ابن لبیدفرمود ،که جویبر مومن است و زن مومن هم با او هم کفو محسوب می‌شود مومن کفو مومن هست پس دختر خودت را به ازدواج او در بیاور ،او‌هم دخترش را به عقد جویبر‌در آورد و خودش هم صداق را قبول کرد و همچنین جهاز و جهیزیه دخترش را هم خودش قبول کرد و دخترش را به  سمت جویبر‌ فرستاد ،وقتی که به سمت جویبر‌ آمدند به جویبر گفتند :آیا تو منزلی داری که این اساس‌و جهیزیه و این دختر در آن ساکن شوند ،گفت: نه ،آنها خانه را هم برای او آماده کردند. هم خانه، هم فر،ش هم متاع‌و اساس خانه همه را برای جویبر‌ آماده کردند.

وقتی وارد خانه شد، دید که خانه آماده با همه وسایل در آن آماده است به گوشه خانه رفت و شروع کرد به قرائت قرآن و نماز و رکوع و سجده تا اذان صبح ،شب اول، و همینطور شب دوم و سوم به خاطر شکربه‌درگاه خدا سه شب را عبادت کرد بعد درشب چهارم به نزد زن خود آمد و کنار او بود.

و زمانی که رسول خدا برای غزوه‌ای از مدینه خارج شد ،جویبر هم با پیامبر به سمت آن غزوه‌حرکت کرد و در‌آن‌غزوه به شهادت رسید.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

اصبغ‌بن‌نباته‌می‌گوید،وقتی‌سلمان‌از‌دنیا‌رفت،ناگهان‌مردی‌را‌سوار‌بر‌استر‌دیدیم‌که‌

خیلی‌غمگین‌بود‌وبه‌نزد‌ما‌آمد،(علی‌علیه‌السلام).آن‌حضرت‌بما‌دستور‌داد‌که‌آب‌بیاورید‌وما

آب‌آوردیم‌وآن‌حضرت‌جنازه‌سلمان‌را‌غسل‌داد،وکفن‌کرد‌ونماز‌بر‌جنازه‌خواندیم‌وجنازه‌

را‌دفن‌کردیم.‌وبعد‌حضرت‌لحد‌قبر‌سلمان‌را‌پوشانید‌،وحضرت‌در‌‌آخر‌کار‌با‌دست‌خود‌بر‌

روی‌قبر‌سلمان‌این‌شعر‌را‌نوشتند،

وَفدتُ‌علی‌الکَریِمِ‌بغیرِزادِِ

من‌الحَسَناتِ‌والقَلبِ‌السَلیِمِ

وحملُ‌الزادِ‌اَقبَحُ‌کُلِّ‌شئِِ

اِذا‌کان‌الوُفُودُ‌علی‌الکَریِمِ

 

 

معنای‌شعر؛وارد‌شدم‌بر‌کریم‌وبخشنده،بدون‌زاد‌وتوشه‌ای‌از‌کارهای‌حسنه‌و‌بدون‌قلب‌سالم‌وپاک،

وحمل‌کردن‌زاد‌وتوشه‌از‌زشترین‌چیزها‌محسوب‌می‌شود،زمانیکه‌وارد‌شدن‌توبر‌شخص

کریم‌وبز‌رگوار‌باشد.

*برخی‌گفته‌اند‌که‌حضرت‌این‌شعر‌را‌بر‌کفن‌سلمان‌نوشتند.

*برخی‌هم‌این‌شعر‌را‌منتسب‌به‌حضرت‌علی‌علیه‌السلام‌می‌دانند.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

پیامبر‌اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم؛سه‌گروه‌وارد‌بهشت‌نمی‌شوند،۱.کسی‌که‌به‌شراب‌

خواری‌عادت‌دارد،۲.کسی‌که‌اهل‌سحر‌وساحری‌باشد،۳.کسی‌که‌قطع‌رحم‌‌کند.

نکته،اگر‌چنین‌شخصی‌توبه‌کند‌وگذشته‌خود‌را‌جبران‌کند‌خدا‌او‌را‌می‌بخشد‌وبه‌فضل

خدا‌وارد‌بهشت‌خواهد‌شد.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

امام‌صادق‌علیه‌السلام:لا‌باسَ‌بذکرِ‌اللهِ‌وانتَ‌تَبُولُ‌فانَّ‌ذکراللهِ‌عزَّو‌جلَّ‌حسَنُُ‌علی‌کلِّ‌حالِِ،

فلا‌تَساَم‌من‌ذکرِ‌اللهِ.

ترجمه:اشکالی‌ندارد‌گفتن‌ذکر‌خدا‌حتی‌در‌حال‌دستشویی،چرا‌که‌ذکر‌خدا‌در‌هر‌حالی خوب‌است،‌پس‌انسان‌نباید‌از‌از‌خدا‌خسته‌شود.

 

از جمله مصادیق یاد خدا یاد امام زمان (ع) است .

 

گاهی هم که شده برا ی امام زمان صدقه بدهیم.

 

ذکر استغفرالله ربی واتوب الیه.داروی بسیاری از درد هاست

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی