راه‌نجات

علم‌حقیقی‌مثل‌آب‌چشمه‌دل‌‌وروح‌انسان‌رازنده‌وشاداب‌میسازد،وراه‌نجات‌انسان‌از‌تاریکی‌جهل‌دست‌یابی‌به‌چشمه‌آب‌حیات‌است.

راه‌نجات

علم‌حقیقی‌مثل‌آب‌چشمه‌دل‌‌وروح‌انسان‌رازنده‌وشاداب‌میسازد،وراه‌نجات‌انسان‌از‌تاریکی‌جهل‌دست‌یابی‌به‌چشمه‌آب‌حیات‌است.

پیام های کوتاه
  • ۰
  • ۰

روزی معاویه در خواست کرد که کسی را که سن زیادی دارد را به نزد او بیاورند.پس مردی را که سن او به 360 سال  می رسید را پیش معاویه آوردند.

اسم اوآمد بن لبد المعمر است .معاویه از او سؤال کرد که هاشم را دیده ای؟ او گفت بله. وگفت که هاشم مردی بلند قد ،دارای صورت زیبا و از صورتش برکت می بارید.

معاویه سوال کرد که امیّه را دیده ای؟ او گفت بله. امیه مردی کور بود ودر صورتش شوم وبدی ظاهر بود.معاویه پرسید، محمد را دیده ای؟ آن پیر مرد

گفت محمد کیست؟  معاویه گفت :رسول الله را می گویم.آن پیر مرد گفت :وای بر تو چرا نام حضرت رسول را با بزرگواری وبا عظمت نمی بری،همان طور

که خدانام حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) با عظمت یاد کرده است .و به او رسول الله گفته است.در ادامه معاویه از او خواست که چیزی از او بخواهد.آن پیر مرد از معاویه خواست که جوانی را به او بر گرداند. معاویه گفت که من نمی توانم.آن پیر مرد گفت که چیزی از امر دنیا وآخرت در دست تو نیست پس مرا بر گردان به همان جایی که آمدم.پس او را بر  گرداندند.معاویه در آخر جمله ای گفت: این پیر مرد در آنچه شما به آن رغبت ومیل دارید

زهد ورزیده و دل به آنها نبسته است.

  • ۹۹/۱۱/۰۴
  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی