راه‌نجات

علم‌حقیقی‌مثل‌آب‌چشمه‌دل‌‌وروح‌انسان‌رازنده‌وشاداب‌میسازد،وراه‌نجات‌انسان‌از‌تاریکی‌جهل‌دست‌یابی‌به‌چشمه‌آب‌حیات‌است.

راه‌نجات

علم‌حقیقی‌مثل‌آب‌چشمه‌دل‌‌وروح‌انسان‌رازنده‌وشاداب‌میسازد،وراه‌نجات‌انسان‌از‌تاریکی‌جهل‌دست‌یابی‌به‌چشمه‌آب‌حیات‌است.

پیام های کوتاه

۱۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

فرق مسجد با بازار

1. در مورد مسجد از همه زودتر داخل مسجد شویم واز همه دیرتر خارج شویم اما در مورد رفتن به بازار دیرتر وارد شویم و زود هم خارج شویم.

 

2.بازار جای شیطان و وسوسه های اوست. ومسجد محل ملائک است (ماوی الملائکه).

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

سود گرقتن از مومن

تا چه اندازه از نظر شرع می توان از مومن در معامله سود گرفت ؟

 

         1.اگر آن فرد این اجناس را برای استفاده خود وخانواده اش (نه برای تجارت کردن وفروختن به دیگری ) می خرد ،فروشنده می تواند به اندازه خرج ومخارج یک روز خود واهل وعیال خود از آن مومن سود بگیرد.وگرفتن سود ،بیشتر از خرج ومخارج اگر چه شرعا حرام نیست ولکن بهتر است نگیرد.

 

 

 

         2.اگر آن فرد این اجناس را برای تجارت وفروختن به دیگری از فروشنده می خرد در اینجا هم فروشنده می تواند از او یک سود معقول ومتعارف  بگیرد.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

با برخی افراد معامله وخرید وفروش نداشته باشیم بهتر است.آنها عبارتند از:

                           

1.افراد پست وآنها کسانی اند که ازمال بسیار کم هم نمی گذرند.وبه اصطلاح مو را از ماست می کشند.ویا کسانی که اگر خوبی در حق آنان کنی خوشحال نمی شوند .ویا کسانی که بیم وابایی ندارند که چه حرف وکلامی به آنها گفته شود وخود او هم هر چه از دهانش در آید به دیگران می گوید وباز از این کار ابایی ندارد. (معاملة الادنین )

 

2.(المحارفین )یعنی کسانی که کسب وکارش برکتی نداردکه در بین مردم شایع شده که می گویند دست یا مال فلانی خیر وبرکت ندارد. یا کسی که گویا خدا نظری به او ندارد ،و رزق وروزی از بر گردانده شده است.

 

3. (المؤفین ) وهم ذوو الآفة والنقص فی ابدانهم للنهی فی الاخبار معللا بانهم اظلم شئ .مراد از اظلم شئ :لعل نسبة الظلم الیهم لسرایة امراضهم ، او لانهم مع علمهم بالسرایة لا یجتنبون من المخالطة .و الظلم باعتبار السرایة .یا به اعتبار ضرر رساندنشان است به دیگران.

 

4.(اهل الذمة ) کفار اهل کتابی که در پناه اسلام زندگی می کنند تا مادامی که به شرائط ذمه پایبند باشند اهل ذمة محسوب شده ولکن معامله با آنها بهتر است ترک شود.

 

5. (ذوو الشبهة فی المال ) کسانی که مال آنها شبه ناک باشد.مثل ظالمان ویا کسانی که ربا می گیرند.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

ما انسانها در برابر شیطان چگونه می توانیم خود را حفظ کنیم؟

 

1.شیطان را دوست خود ندانیم بلکه او دشمن قسم خورده ما است

 

2.استعاذه (به خدا پناه بردن از شر شیطان).آیه 200 سوره اعراف "فاستعذ بالله "

 

3.با ذکر ویاد خدا شیطان را دور کنیم ."تذکروا "آیه 201 سوره اعراف.

 

4.دور کردن غفلت از خود "لا تکن من الغافلین "آیه 205 سوره اعراف.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

سه دستور اخلاقی

در سوره اعراف آیه 199:

 

              (خذ العفو وأمر بالعرف وأعرض عن الجاهلین )

 

1.عفو وگذشت در رفتار

 

2.امر به کارهای نیک وخوب

 

3.با افراد جاهل ونادان مجادله وستیز نکردن

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

نکات :

1.از هر وسیله باید بطور در ست از آن استفاده کرد.استفاده از موبایل هم باید بطور صحیح ومنطقی باشد نه اینکه زیاده روی از آن شود.وکم کم بصورت یک اسباب بازی در آید.موبایل اسباب بازی نیست.

 

2.جوان ونوجوان ما را نباید به خودمعتاد کند.

 

3.با استفاده زیاد از گوشی فکر وذهن فرزند ما خراب ،آشفته ،بدون تمرکز ،نشود .وهمین طور دچار تخیلات شدید نشود.

 

4.گوشی در اختیار ما باشد نه آنکه ما در خدمت او باشیم.

 

5.سلامت جسم وروان ما به خاطر استفاده از گوشی به خطر نیفتد.

 

6.پدر ومادران در این باره به وظایف خود عمل کنند ونگویند فرزند ما دیگر بزرگ شده وخودش همه چیز را به خوبی می فهمد.

 

7.اینکه چه وقت باید برای فرزندمان گوشی تهیه کنیم به سن سال او بستگی ندارد.بلکه باید دید که او کی به یک گوشی نیاز دارد پس ملاک در وقت خریدن یک گوشی برای فرزندمان نیاز اوست  ولذ ا اگر او به گوشی نیاز ندارد نباید برای او تهیه کرد.چون برای او خطر آفرین است.

 

8.در مواقعی که فرزندمان تنهاست یا ذر اتاق خودش است ،وظیفه پدر ومادر است که او را مراقبت کنند .چون فرزند در حال تنهایی باشد و گوشی هم در اختیار او باشد ممکن است به فیلم ها یا سایت های غیر مجاز اخلاقی دست پیدا کرده وزمینه انحراف او مهیا شود.

 

9.سعی کنیم که همیشه در وقتی گوشی را در اختیار فرزند قرار بدهیم که در جای عمومی خانه مثل (حال) باشد،نه در جای خلوت وتنهایی.

 

10.مقدار وقت استفاده از گوشی یا کامپیوتر را برای فرزند مشخص کنیم وبرای استفاده از این ابزار قانون داشته باشیم وخود وهمه اعضاء خانواده را ملزم به رعایت این قوانین کنیم.

 

11.در هنگام میهمانی ها وذر سر سفره استفاده از گوشی را ممنوع کنیم. ودر میهمانی ها با هم دیگر صحبت کنیم نه با گوشی.

 

12.اگر در خانه با یک گوشی مثلا یا یک کامپیوتر ویا یک تبلت کارهای ما انجام می شود .دیگر نیازی به خرید گوشی دیگر یاتبلت دیگر نداشته ودر خرید این ابزار به مقداری که مورد نیاز است اکتفاء کنیم.

 

13.هر چند وقتی گوشی یا کامپیوتر فرزندمان را چک کرده واز محتوای آن وسایر مواردی که از آنها استفاده کرده با خبر باشیم.

 

14.گوشی یا کامیوتر فرزند نباید رمز جدا وناشناخته ای داشته باشد بلکه یا بدون رمز باشد یا اینکه والدین رمز را بدانند.

 

15.والدین این را بدانند که فرزندان ما در این مسائل از ما زرنگتر وحتی مخفی کار تر می باشند ولذا با شیوه های خاصی باید متوجه کار های آنها باشیم که به دام خلاف کاران وباند های مفاسد اخلاقی نیفتند.

 

16.اگر در فرزند خود متوجه شدیم که اخلاق او ویا رفتار او عوض شده ویا چیزهایی را از ما مخفی می کند ویا ارتباطهای مشکوکی دارد ویا عادتهای جدیدی در غذا خوردن پیدا کرده و....باید مواظب بود ودر برخی از این موارد با دیگران وبا مشاوران وبا متخصصین در میان گذاشت.

 

17.البته برخی از تغییرات در اخلاق یا روحیات ویا در رفتار ، طبیعی و عادی دراین سن وسال است ولذا باید دقت کرد که والدین در این امور دچار وسواس ویا افراط وتفریط نشوند.

 

18.رفتار های اشتباه فرزندانمان را با یک رفتار غلط ویا بدتر از آن را جواب ندهیم.

 

19.نصیحت و تذکر ما به فرزندانمان کم وکوتاه وبطور غیر مستقم باشد .زیاد تذکر دادن باعث لجاجت در آنها شده و نتیجه عکس می دهد.

 

20.بهترین الگوهای رفتاری ،اخلاقی ،تربیتی برای فرزند در مرحله اول پدر ومادر ودر مرحله بعد دوستان وهم سن وسالان می باشند.

 

21.بازیهای کامپیتری را متناسب با سن فرزند خود برای او انتخاب کنیم. که این رده بندی سنی با علامت(esra) در ایران شناخته شده وروی بازی نوشته شده است.مثلا +7 برای سن از 7 سال به بالا است.در کافه بازار هم این +7 یا +9 و.....در بازی ها وجود دارد.

 

22.رعایت اصل اتلاف وقت نکردن در فضای مجازی برای ما مهم باشد و وقت زیادی از عمر را به بازی یا در فضای مجازی تلف نکنیم.

 

23.والدین توجه کنند به این مطلب که در اتاق خواب خود حتی الامکان از گوشی های هوشمند استفاده نکنند وحتی در موقع خواب هم این نوع گوشی در اتاق خواب آنها نباشد .چراکه ثابت شده این گوشی ها حتی در حالت خاموش هم می توانند از آن مکان عکس گرفته وآنرا ارسال کنند.

 

24.احکام شرعی مثل حلال بودن نگاه به این فیلم یا عکس و....را رعایت کنیم.

 

25.می توانیم در سایت (چی خوبه) کارتونهای خوب وجذاب را برای بچه های خود دانلود کنیم.

 

26.با استفاده از نرم افزار های مدیریت والدین (هم برای گوشی است وهم برای کامپیوتر ) ونصب آنها می توان تنظیم ومراقبت نمود از اینکه فرزندانم به کدام سایت یا به کدام برنامه بروند وبه کدام برنامه نروند و میتوان بچه ها را بهتر کنترل کرد.

 

27.ورود فرزند به سایت هایی چون اینستاگرام تا قبل از سن 17 سالگی بسیار خطرناک بوده وبه هیچ وجه توصیه نمی شود.

 

28.الگوهای آسمانی مثل بزرگان وعلماء وسیره شهداء را برای فرزندانمان قرار دهیم وآنها را با عکس بزرگان وشهداء آشناء کنیم.

 

29.شیطان ووسوسه های او را جدی بگیریم.

 

30.ذکر ویاد خدا وتوسل به ائمه اطهار را بیاموزیم وبه فرزندانمان هم بیاموزیم

 

31.کتاب امنیت اخلاقی اثر رهبر انقلاب حفظه الله کتاب خوبی  است که توصیه می شود.

 

32.اصل همراهی والدین با فرزندان در فضای مجازی بسیار مهم می باشد. واز همین جا والدین می توانند از فرزندان خود بطور شایسته مراقبت کنند.

 

33. از پروفایلهای شهوت انگیز وبی محتوی که با دیدن آن هیچ مطلبی مفیدی در ذهن انسان تداعی نمی شود خود داری کنیم

 

34.عکسها واطلاعات خود ولو خیلی معمولی باشند در اختیار کسانی که ما آنها را نمی شناسیم قرار ندهیم.و این مطلب رابه دختر وپسر خود هم آموزش دهیم.

 

35. در فضای مجازی ساده فکر وخوش باور نباشیم وزود به هر کس وهر نوشته ای اعتماد نکنیم.

 

36.اصل حاکم در فضای مجازی بر بی اعتمای به طرف مقابل است .مگر او را بشناسیم وآن شخص از هر جهت مورد اعتماد باشد.

 

37.اصل زرنگی وزود گول نخوردن را فراموش نکنیم.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

سمره بن جندب درختی داشت که آن درخت در باغی بود که آن باغ مال مردی از انصار بود. سمره گاه وبی گاه به بهاته سر کشی به درخت وارد آن باغ میشد و از آنجایی که خانواده آن مرد انصاری هم در کنار ان باغ زند گی می کردند سمره بدون صدا زدن وارد باغ میشد ومرد انصاری شکایت خود را به پیامبر خدا بردند، پیامبر (ص) به سمره فرمودند:هر وقت می خواهی وارد باغ شوی خبر بده و صدا بزن،سمره قبول نکرد.پیامبر (ص)در مرحله بعد حاضر شد که آن درخت را از او به قیمت بالایی بخرد  باز سمره قبول نکرد.پیامبر (ص)باز به او پیشنهاد داد که حاضر است این درخت را از او بخرد ودر قبال آن درختی در بهشت به او بدهد. باز سمره قبول نکرد.در مرحله آخر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به آن مرد انصاری فرمودند:اذهب فاقلعها و ارم بها الیه لاضرر ولاضرار .یعنی :برو وآن درخت را بکن وپیش روی او بینداز چرا که در اسلام حکم ضرری وجود ندارد.

 

سمره بن جندب:

 

او جزء صحابه پیامبر است که در برخی از جنگها هم مثل احد شرکت داشته است. ولکن بعدا منحرف شده وجنایات زیادی را مرتکب شده است.ولی روایات او از رسول خدا مورد وثوق اهل سنت می باشد او از کسانی است که خدمات زیادی به حکومت نامشروع اموی کرده است. و انسانهای زیادی را در دوره زمامداری خود به قتل رسانده  است.ابتداءً معاویه در سال 45 هجری زیاد بن ابیه راحاکم بصره نموده ودر سال 50 هجری زیاد را به والی کوفه انتخاب کرد. وسمره را جانشین او کرد در بصره. سمره در مدت کوتاهی که در بصره حکومت کرد یعنی مدت 6 ماه جنایات فراوانی را انجام داد.گفته شده است او در این مدت حدود 8 هزار نفر را کشته است.

 

جعل حدیث

 

او از کسانی است که جعل حدیث می کرده و با ساختن احادیث ساختگی به مال ومنال دست پیدا کره است.معاویه به او پیشنهاد داد که برای آیه معروف( ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضاة الله...) که در حق حضرت علی علیه السلام نازل شده را با حدیث ساختگی آنرا مخدوش سازد.

برای این کار معاویه به او پیشنهاد 100 هزار درهم داده بود که سمره در خواست می کند که حاضر است در مورد این آیه حدیثی را جعل کند اما با مبلغ 400 هزار درهم  .سرانجام معاویه پیشنهاد او را قبول کرده وسمره به دروغ این حدیث را جعل می کند که پیامبر (ص ) گقته که این آیه در حق ابن ملجم مرادی نازل شده است.

 

سر انجام

 

سمره بعد از عزل از امارت بصره در سال 54 به کوفه رفته ودر همان جا مرده است.وگفته شده او در اواخر عمر دچار لرز وسرمای شدیدی می شد .و اورا در کنار آتش می گذاشتند ولی با زفایده نداشت.وباز گفته شده که برای سرمای او دیگی از آب جوش را در بالای سر او قرار میدادندتا او داغ شود اما یک روز به درون آن آب داغ افتاد ومرد.

 

دختر او

 

ام ثابت ،دختر سمره بن جندب همسر مختار بن ابی عبیده ثقفی است.

 

لعن او

 

شیخ طوسی روایتی را در کتاب تهذیب نقل کرده که امام باقر علیه السلام سمره را لعنت کرده است.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

آیه 98 سوره حجر"واعبد ربًّک حتی یأتیَکَ الیقین "

 

خداوند به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم خطاب می کند  که خداوند را عبادت کن تا به یقین برسی که غالب مفسران یقین را به معنی مرگ دانسته اند.

 

یعنی در اینجا به مرگ یقین گفته شده چون مرگ چیزی است که همهگان آبرا قبول دارند و به آن یقین دارند وکسی نمی تواند آنرا انکار کند.

 

یا اینکه به این علت به مرگ یقین گفته شده که انسان در موقع مرگ پرده ها از جلوی چشم او کنار رفته وحقایق را مشاهده میکند  وآن ظن وگمان ها

 

از بین میرود.

 

واینکه برخی افراد مثل صوفیه از این آیه استفاده کرده اند که ما تا موقعی خدا را عبادت می کنیم که به یقین نرسیده باشیم ووقتی که به یقین رسیدیم دیگر عبادت لازم نیست حرف باطلی است.چرا که اولا :خطاب این آیه مربوط به پیامبر است وپیامبر با اینکه از همان اول بعثت وحتی از همان ابتدای بلوغ یقین داشت  ولکن خدا را عبادت میکرد وتا لحظه جان دادن نیز خدا را عبادت می کرده است.

 

وثانیا:به گفته مفسران یقین در این آیه مراد مرگ است ودر آیات دیگری از قران نیز داریم که مراد از یقین مرگ است.(مثل آیه :حتی اتانا الیقین ).

 

ثالثا :مراداز یقین دراینجا یقین معرفتی ویقینی که با فکر وریاضت پیدا شود مراد نیست چون خطاب اصلی آیه برای پیامبر است وایشان این یقین علمی ومعرفتی را دارا بوده ونیازی ندارند که با عبادت به این یقین برسند.

 

رابعا:کسانی که می گویند ما وقتی که به یقین برسیم دیگر کاری به عبادت نداریم .این یقین نیست واین یک نوع حهل مرکب،وخود را گول زدن واز  زیر بار تکلیف فرار کردن است.چرا که یقین مثل نور خورشید است که حقایق را روشن می کند وظلمات را از بین می برد ولذا اگر واقعا آن شخص راست می گوید  که به یقین رسیده باید خدا را از دیگران بهتر بشناسد وبه وظایف خود بهتر وبیشتر آشنا باشد وخود را در پیشگاه خدا بیشتر از دیگران مقصر بداند ونسبت به دیگران شکر خدا را بیشتر بجا آورد وآنهم شکر عملی که عبارت است از بندگی واطاعت کردن خدا.

 

ولذا کسی بگوید من با عبادت به یقین رسیدم که دیگر لازم نیست خدارا عبادت کنم .این یک پارادکس ویک تناقض آشکار است که چطور می شود از وجود چیزی عدم آن چیز لازم بیاید.یعنی از عبادت خدا عدم عبادت لازم آید.ولذا اگر از چنین عبادتی عدم عبادت لازم آید معلوم می شود که آن عبادت از اول عبادت خدا نبوده ،ویا اصلا عبادتی نبوده ویا اگر هم عبادت بوده ناتمام وناخالص و ریایی بوده است

 

این مثل این که کسی بگوید از نور تاریکی و ظلمت  پیدا میشود.این محال است از نور ظلمت پیدا شود واگر کسی بگوید که از نور ظلمت پیدا می شود در واقع معلوم می شود که آن  نور نور نبوده والا محال است از نور ظلمت پیدا شود.ویا اصلا از اساس آن نور نور نبوده وآن شخص خیال می کرده که نور است.مثل عبادت همان نور است ، ومثل ترک عبادت همان تاریکی است.

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

سه صفت برای مومن

امام صادق علیه السلام :مومن باید دارای این سه صفت باشد.

 

1.زمانیکه غضبناک شد غضب اورا از حق خارج نکند(بتواند خود را کنترل کند.وفحش ندهد و بر اعصاب خود مسلط باشد).

 

2.زمانیکه خوشحال شد این خوشحالی اورا در کار باطل وارد نکند.(وارد گناه نشود ودچار غرور وحالت از خود راضی نشود)

 

3.زمانی که قدرت پیدا کرد بیشتر از مال خود نگیرد.(بخاطر قدرت به دیگری ظلم نکند وحق اورا پایمال نکند).

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی
  • ۰
  • ۰

راهی بسوی شناخت

چگونه می توان کسی را که دم از حق و حق گویی دارد شناخت؟

 

امام صادق علیه السلام  سه راه را بیان می کند:

 

 

                   1.به همنشینان و همراهان او نگاه شود که افرادی  می باشند.(گاهی برای شناخت یک فرد بهترین راه دوستان او هستند).

 

                  2.به نماز او نگاه کنیم که چگونه می خواند .(آیا با طمانینه است یا با عجله )

 

                 3.نماز را در چه وقتی می خواند.(به وقت نماز اهمیت می دهد یا خیر ).ودیگر اینکه مال خود را در چه راهی خرج می کند؟(اسراف

    

                می کند ویا در مسیر در ست استفاده می کند.)

  • ابوالفضل زارعی‌محمودآبادی